پارت سوم

زمان ارسال : ۱۱۴۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه

دستگیره را کشید و در را باز کرد. سوار ماشین سفید رنگ کیان شد و در را به کمک دستگیره بست. نگاه سرخش را به نیم رخ مردی دوخت که هربار با دیدنش قلبش مانند امواج دریا تکان می‌خورد.

- سلام!

کیان با لبخند دریچه کوچک بالای آینه وسط فشرد که باز شد ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.